سبک شمردن نمازوآثارآن

ج) فراهم نكردن مقدمات نماز قبل از اذان: در روايت ديگري مي‏فرمايد: كسي كه وضوي نماز را تا وقت اذان به تأخير اندازد او به نماز بي اعتنايي كرده است. آري كسي كه به كار اهميت مي‏دهد، قبل از رسيدن وقت آن، مقدمات انجام آن را فراهم مي‏كند. كدام ملاقات و ميهماني است كه وقت آن فرا رسيده باشد و ما هنوز در فكر پوشيدن لباس و يا آماده كردن شرايط آن باشيم؟!


د) عدم يادگيري معاني: آيا ندانستن معاني الفاظي كه روزانه ده بار در نماز تكرار مي‏شود به معني بي اعتنايي به نماز نيست؟! آيا اگر ما براي طرف گفتگوي خويش در نماز اهميتي قائل باشيم در فكر اين نخواهيم بود كه محتوا و مضمون مذاكره و نجواي خود را بفهميم و با ادراك صحيح به سخن در برابر او بايستيم؟! چگونه ممكن است با اقامت كوتاه در يك كشور، تا حدودي به زبان مردم آنجا آشنا مي‏شويم و با يكي دو بار عبور از مسيري، نام و نشان آن را فرا گيريم و در برخورد با هر بنايي از اسم و باني و مشخصات آن جويا شويم اما هيچكدام از اين توجهات و حساسيت‏ها در مورد نماز اعمال نشود؟! آيا اينها به معني بي اعتنايي به نماز نيست؟! چگونه مي‏توانيم پاسخگوي اين عباداتي باشيم كه محتواي آن جز تحقير خداوند رب العالمين نيست؟! اينجاست كه امام حسين ـ عليه السلام ـ به خداوند تبارك و تعالي عرض مي‏كند:


»الهي مَن كانَت‎‎‎‎‎ محاسِنُه مَساوِي فكيف لايكونُ مَساوِيه مَساوِي«
يعني: «خدايا آن كس كه اعمال به ظاهر نيك او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!«
فرق نمازگزاراني كه در نماز هيچ دردي را احساس نمي‏كنند[5] جز درد فراق دوست، از هيچ حادثه‏اي مطلع نمي‏شوند،[6] هيچ صدايي را نمي‏شنوند و غرق در لذت با معشوقند، نماز گزاراني كه زير شلاق و عليرغم هر گونه تهديد و شكنجه و محدوديتي نماز را بپا مي‏دارند[7] با كساني كه نماز را بار و رنجي مي‏دانند كه در برداشتن و عبور از آن بايد شتاب كرد و در هنگام اقامه‌ي آن با دست و محاسن بازي مي‏كنند و خميازه مي‏كشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است.


هـ) عجله و شتاب در نماز: سريع خواندن نماز و تبديل اين عبادت به عادتي كه همچون عمل ماشين نويسي بدون توجه به معاني و بدون رعايت خشوع و طمأنينه انجام گيرد از نشانه‏هاي ديگر بي توجهي به نماز است. استاد شهيد آيت اللّه مطهري ـ رحمة الله عليه ـ در اين باره مي‏فرمايد:


»علماي روان‏شناسي مي‏گويند: «يك كار همين قدر كه براي انسان عادت شد، دو خاصيّت متضاد در آن به وجود مي‏آيد. هر چه كه بر عادت بودنش افزوده شود و تمرين انسان زيادتر گردد، كار، سهلتر و ساده‏تر انجام مي‏شود.» يك ماشين نويس كه به ماشين نويسي عادت مي‏كند، هر چه بيشتر عادت مي‏كند، از توجهش كاسته مي‏شود. يعني از اينكه اين عمل او يك عمل ارادي و از روي توجّه باشد كاسته مي‏شود و به يك عمل غير ارادي نزديكتر مي‏گردد. خاصيّت عادت اين است. اينكه در اسلام به مسأله‌ي نيّت تا اين اندازه توجّه شده، براي جلوگيري از اين است كه عبادت‏ها آنچنان عادت نشود كه به واسطه‌ي عادت، به يك كار طبيعي و غير ارادي و غير فكري و غير هدفي و كار بدون توّجه كه هدف درك نشود و فقط به پيكر عمل توجه گردد تبديل شود.


اين‏ها چيزهايي است كه ما تنها در نماز اسلامي به دست مي‏آوريم و متوّجه مي‏شويم كه بسياري از برنامه‏هاي تربيتي به وسيله اين عبادت و در پيكر اين عبادت پياده مي‏شود، گذشته از اينكه خود اين عمل، پرورش عشق و محبّت خدا و معنويّت در انسان است، كه اين روح عبادت است.»


مردي در حضور امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ نماز خود را با شتاب به جا مي‏آورد. حضرت نگاهي به او كرده و فرمود: چند وقت است اينگونه نماز مي‏خواني؟ او گفت: مدت هاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مثل كلاغي است (كه منقار بر زمين مي‏كوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نيست. منقار به زمين كوبيدن است) اگر اينگونه بميري بر غير ملت و دين پيامبر اكرم، مرده‏اي. سپس حضرت در مورد كم گذاشتن در نماز فرمود: به درستي كه دزدترين مردم كسي است كه از نمازش بدزدد.


برخي از پيامدهاي استخفاف و بي توجهي به نماز
1ـ قهر و قطع رابطه با عترت:
امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ در يك بيان قهرآميز، با صراحت چنين خطاب فرمودند:

 

»ليس مِنّي مَن ضَيَّعَ الصّلاة»
يعني: «آن كس كه نماز را تضييع نمايد از من نيست.«


امام صادق ـ عليه السلام ـ در بيان معياري براي شناسايي افرادي كه با آن حضرت پيوند مكتبي دارند چنين مي ‏فرمايند


»اِمتَحِنُوا شِيعَتَنا عِندَ مواقيت الصلوة كيف محافظتهم عليها«
يعني: «شيعيان ما را از دقت آنان در انجام به موقع نمازها شناسايي كنيد.«


در روايت مشهور ديگري حضرتش سهل انگاري در مسئله‌ي نماز و استخفاف به آن را موجب محروميت از شفاعت خاندان عترت و طهارت در روز قيامت شمردند پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز در بياني ديگر مي‏فرمايند:


»مَن استَخَفَّ بالصّلاة لا يَرِدُ عَليَّ الحوضَ لا و اللّه«
يعني: «آن كس كه نماز را سبك شمارد (به خدا قسم) روز قيامت در كنار حوض كوثر، با من ملاقات نخواهد كرد.»


اين تأكيد و بيان همراه با قسم، حكايت از عمق فاصله بين پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و نماز گزاراني كه به نماز اهميت نمي‏دهند دارد.


2ـ غضب خداوند:
قرآن كريم با نكوهش افرادي كه نماز را ضايع مي‏كنند[14] يا نسبت به آن بي‌اعتنا هستند.[15] مسلمانان را از اين عمل بر حذر مي‏دارد.


پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه وآله و سلم ـ خطاب به حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي‏فرمايند:


»في تأخيرِها مِن غَيرِ عِلّةٍ غَضَبُ اللّه عزوجل »
يعني: «تأخير نماز از اول وقت بدون دليل، موجب غضب خداوند متعال مي‏گردد.«


امام صادق ـ عليه السلام ـ مي‏فرمايند:
» إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِي الصَّلَاةِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِكَتِهِ أَمَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِي كَأَنَّهُ يَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِيَدِ غَيْرِي أَمَا يَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِيَدِي »


يعني: «وقتي بنده‏اي نماز خود را با عجله و شتاب به پايان مي‏برد و آن را كوتاه مي‏كند خدا به ملائكه مي‏فرمايد: آيا نمي‏بينيد بنده‌ي من چگونه نماز خود را كوتاه مي‏كند گويا مي‏پندارد كه بر آوردن حوائجش به دست غير من است (كه اينگونه عجله مي‏كند.) آيا نمي داند برآوردن حوائجش به دست من است.»


3ـ عدم اجابت دعا و محروميت از دعاي صالحان:
كساني كه به نماز به عنوان تكليف و خواست الهي بي توجهي كنند و آن را كوچك بشمارند خداوند نيز به خواسته‏ها و اعمال آنان توجهي نخواهد داشت. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در روايتي چنين مي‏فرمايد:


» من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشرة خصلة ... و كل عمل يعمله لا يؤجر عليه و لا يرتفع دعاؤه إلى السماء »
يعني: «هر كس به نمازش بي‌توجه باشد و در برابر اعمالش مأجور نمي‏گردد دعايش به آسمان راه نمي‏يابد.«


و در ادامه، مي‏فرمايند: مشمول دعاي خير صالحين نخواهد بود.


4ـ مضيقه و نارسايي دنيوي:
قهر و غضب خدا و پيامبر نسبت به كساني كه نماز را كوچك مي‏شمارند زيان‏ها و خساراتي بر جاي خواهد نهاد. گر چه ممكن است تارك و يا استخفاف كننده به نماز اين تأثير را درك نكند و متوجه علت مضيقه‏ها و گرفتاري‏هاي خود نباشد. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: خداوند بركت را از عمر و روزي كساني كه نماز را كوچك مي‏شمردند بر مي‏دارد. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز براي اين گروه از افراد، تهي‌دستي و نياز را پيش بيني نموده و مي‏فرمايد:


» قال رسول الله ص عشرون خصلة تورث الفقر ... و الاستخفاف بالصلاة »
يعني: «استخفاف و سبك شمردن نماز موجب فقر و تهي‌دستي مي‏شود.»


5ـ سختي احوال قبر و قيامت:
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: نماز گزاري كه نمازش را سبك بشمارد وقتي از قبرش خارج شود خداوند ملكي را بر وي موّكل مي‏گرداند كه او را بر عرصه‌ي قيامت وارونه بر زمين مي‏كشد و مردم به او نگاه مي‏كنند و با شدت و سخت‏گيري مورد محاسبه قرار مي‏گيرد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: تازه های سیاحت غرب ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 4 شهريور 1393برچسب:سبک شمردن,نماز,انصارالمهدی,محمدامین اسکندری,آثار, | 16:54 | نویسنده : محمدامین اسکندری ومهزیاراسکندری |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.